mohad ارسال شده در 8 مهر، 1395 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، 1395 بیچاره پاییز ...دستش نمک ندارد...این همه باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او میزنند.خودمانیم ...تقصیر خودش است ؛بلد نیست مثل " بهار" خودگیر باشد تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد ...سیاست " تابستان " را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد ولی از پشت خنجری سوزناک بزندبیچاره .....بخت و اقبال " زمستان " هم نصیبش نشده که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه خواهان داشته باشد !او " پاییز " است رو راست و بخشنده ...ساده دلفکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای آدم ها بریزد،روزی ؛جایی ؛لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند ...خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش را به پای محبتش نمیگذارند ... یکی به این پاییز بگوید آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای ...دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی برگ هایت میگذارند و میگذرند ...تنها یادگاری که برایت میماند " صدای خش خش برگ های تو بعد از رفتن آنهاست " ....! واکنش ها : Ehsan، whisper sky و WwW 3 لینک به دیدگاه
whisper sky ارسال شده در 9 مهر، 1395 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مهر، 1395 جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن.پادشاه فصلها ، پائیز .. (مهدی اخوان ثالث) واکنش ها : WwW و mohad 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری