mohad ارسال شده در 6 تیر، 1396 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، 1396 هیچوقت به درستی نمی توانی بفهمیپشت خنده های کسی چقدر بغض جمع شدهپشت بیخیال گفتنش چقدر حرف نگفتهپشت بی تفاوتی هایش چقدر دلتنگی...پشت آرایش غلیظ یک زن چقدر عشق، دلشوره، اشک، شکپشت سکوت سنگین یک مرد چقدر غرور، ترس، درد...تو هیچوقت نمی توانی بفهمی پشت دستهای گره خورده یک زن و مرد چقدر فاصله خوابیدهپشت تعهد شناسنامه ای شان چقدر هوس...پشت قیافه منطقی یک آدم چقدر جنونپشت عصبیت یک آدم چقدر مهربانی...پشت سر شلوغی های کسی چقدر تنهاییپشت انزوای کسی چقدر دلیل...تو هیچوقت یک خود فروش را در تنهایی اش ندیده ایهمونطور که یک معتقدِ دو آتشه را در خلوتش...تو از خاطرات کودکی یک قاتل زنجیره ای، یک دزد حرفه ای، یک معتاد الکلی چیزی نمی دانی...تو از آرزوهای آدم ها، عشق هاشان، نفرت هاشان، اجبارهاشان، مصلحت هاشان و فریاد فروخورده در گلوشان هیچ چیز نمی دانیتو شاید ندانی مقیاسی که با آن اندازه میگیری چقدر می تواند درصد خطا داشته باشدو اعتقاداتی که به سخره میگیری چگونه می تواند دلیل ادامه راه باشدتو خیلی وقتها، خیلی جاها، در خیلی شرایط نبودی اما راجبش گفتیقضاوت کردیرای دادیمحکوم کردیتو خدا نبودی اما خدایی کردی... واکنش ها : Ehsan و Unknown 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری