داستان اعدام


samane98

ارسال های توصیه شده

یه شب سه نفر اشتباهي دستگير ميشن و در نهايت ناباوري به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم ميشن....

نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته خداشناسی خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....

کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....

به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن ...

نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....

به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...

کلید برق رو

میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...

به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن ....

نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی

خوب بقيه داستان هم مشخصه، مسوولين زندان مشكل رو ميفهمن و موفق به اعدام فرد ميشن

....

.

. *-:)نتيجه: لازم نيست همه جا راه حل مشكلات رو عنوان كنيد *-:)

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری
  • کاربران آنلاین در این صفحه   0 کاربر

    • هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.