Unknown ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 (ویرایش شده) آن به که ز جام باده دل شاد کنيد از نــامده و گذشته کم ياد کنيد ايــن عــاريــتي روانِ زنـــــداني را يک لحظه ز بند عقل، آزاد کنيد خیام در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چون توان کرد که سعی من و دل باطل بود ویرایش شده 25 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : jh3113 1 لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چون توان کرد که سعی من و دل باطل بود درياب که از جسم جدا خواهي رفت در پـرده ي اســرار فــنــا خــواهــی رفت مِـي نــوش نــدانی ز کـجـا آمده اي خـوش بــاش ندانی به کجا خواهي رفت واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 (ویرایش شده) درياب که از جسم جدا خواهي رفت در پـرده ي اســرار فــنــا خــواهــی رفت مِـي نــوش نــدانی ز کـجـا آمده اي خـوش بــاش ندانی به کجا خواهي رفت دریـــغ مـدت عمـرم که بـر امیـد وصـال به سر رسید و نیامد به سر، زمان فراق ویرایش شده 25 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : jh3113 1 لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 دریـــغ مـدت عمـرم که بـر امیـد وصـال به سر رسید و نیامد به سر، زمان فراق قیامت قامتی قامت قیامت قیامت میکند این قد و قامت موذن گر ببیند قامتت را به قد قامت بماند تا قیامت شیخ اجل سعدی شیرازی لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 تکراری هست لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 قتل این خسته به شمشیر تو تدبیر نبود ورنه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر نبود حافظ واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 (ویرایش شده) قتل این خسته به شمشیر تو تدبیر نبود ورنه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر نبود حافظ دايم دل خود ز معصيت شاد كني چون غم رسدت خداي را ياد كني حسن دهلوي ویرایش شده 25 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : jh3113 1 لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 دايم دل خود ز معصيت شاد كني چون غم رسدت خداي را ياد كني حسن دهلوي آسمان گو ندهد کام چه خواهد بودن یا حریفی نشود رام چه خواهد بودن حاصل از کشمکش زندگی ای دل نامی است گو نماند ز من این نام چه خواهد بودن آفتابی بود این عمر ولی بر لب بام آفتابی به لب بام چه خواهد بودن شهریار واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 (ویرایش شده) آسمان گو ندهد کام چه خواهد بودن یا حریفی نشود رام چه خواهد بودن حاصل از کشمکش زندگی ای دل نامی است گو نماند ز من این نام چه خواهد بودن آفتابی بود این عمر ولی بر لب بام آفتابی به لب بام چه خواهد بودن شهریار نازی که زلبخند گل یاس هویداست زیبایی عشق است که در چشم تو پیداست ویرایش شده 25 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : jh3113 1 لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 نازی که زلبخند گل یاس هویداست زیبایی عشق است که در چشم تو پیداست تــا کــي ز غــم زمــانــه مــحــزون بـــــــاشـــي با چشم پر آب و دل پر خون باشي مِي نوش و به عيش کوش و خوشدل مي باش ز آن پيش کزين دايره بيرون باشي خیام واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 (ویرایش شده) تــا کــي ز غــم زمــانــه مــحــزون بـــــــاشـــي با چشم پر آب و دل پر خون باشي مِي نوش و به عيش کوش و خوشدل مي باش ز آن پيش کزين دايره بيرون باشي خیام یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست ویرایش شده 25 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : jh3113 1 لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست تا مست نباشی نبری بار غم یار آری شتر مست کشد بار گران را زین دست که دیدار تو دل میبرد از دست ترسم نبرم عاقبت از دست تو جان را سعدی واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 (ویرایش شده) تا مست نباشی نبری بار غم یار آری شتر مست کشد بار گران را زین دست که دیدار تو دل میبرد از دست ترسم نبرم عاقبت از دست تو جان را سعدی اي غم ، تو که هستي از کجا مي آيي؟ هر دم به هواي دل ما مي آيي باز آي و قدم به روي چشمم بگذار چون اشک به چشمم آشنا مي آيي! ویرایش شده 25 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : jh3113 1 لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 اي غم ، تو که هستي از کجا مي آيي؟ هر دم به هواي دل ما مي آيي باز آي و قدم به روي چشمم بگذار چون اشک به چشمم آشنا مي آيي! یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده تا پیشترت بوسه دهم دست و کمان را واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی؟ واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده تا پیشترت بوسه دهم دست و کمان را ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی؟ واکنش ها : Unknown و aida.movahednia 2 لینک به دیدگاه
aida.movahednia ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی؟ نمیدونم این شعره تکراریه یا نه : یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سرشوریده باز آیده بسامان غم مخور واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 25 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، 1392 نمیدونم این شعره تکراریه یا نه : یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سرشوریده باز آیده بسامان غم مخور رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی به جز گریز برایم نمانده بود واکنش ها : jh3113 1 لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 26 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، 1392 رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی به جز گریز برایم نمانده بود در خــواب بـُدم مـرا خــردمـنـدی گـفت کـز خواب, کسي را گل شادي نشکفت کاري چه کني که با اجل باشد جفت؟ مِي خور که به زير خاک می بايد خـفت خیام لینک به دیدگاه
ترانه ارسال شده در 26 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، 1392 آن به که ز جام باده دل شاد کنيد از نــامده و گذشته کم ياد کنيد ايــن عــاريــتي روانِ زنـــــداني را يک لحظه ز بند عقل، آزاد کنيد خیام دل در کف بیداد تو جز داد ندارد ای داد که کس همچو تو بیداد ندارد فریاد رسی نیست در این ملک وگر نه کس نیست که از دست تو فریاد ندارد لینک به دیدگاه
jh3113 ارسال شده در 26 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، 1392 دل در کف بیداد تو جز داد ندارد ای داد که کس همچو تو بیداد ندارد فریاد رسی نیست در این ملک وگر نه کس نیست که از دست تو فریاد ندارد در سر هوس بتان چون حورم بــاد بــر دست هميشه آب انگورم باد گويند کسان خدا تو را توبه دهــد او خود ندهد؛ من نکنم؛ دورم باد خیام لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 26 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، 1392 (ویرایش شده) دشتتتتتتت همچون پر پروانه پر از نقش و نگارر پر زنان هر سو پروانه ی رنگین بهار هست و من یافته امممممم در همه ذرات بسی روح شیدای کسی نور و نسیم نفسی! یادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز دل سرا پردهی صد راز نهان بود مرا ویرایش شده 26 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : aida.movahednia و مارال 2 لینک به دیدگاه
aida.movahednia ارسال شده در 26 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، 1392 یادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز دل سرا پردهی صد راز نهان بود مرا اگرچه حسن تو از عشق غیر مستغنی است من آن نیم که از این عشقبازی آیم باز لسان الغیب لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 27 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، 1392 اگرچه حسن تو از عشق غیر مستغنی است من آن نیم که از این عشقبازی آیم باز لسان الغیب زان یار دلنوازم ، شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت... واکنش ها : Unknown 1 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 27 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، 1392 (ویرایش شده) زان یار دلنوازم ، شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت... تجلي گه خود كرد خدا ديده ما را در اين ديده در آئيد و ببينيد خدا را ویرایش شده 27 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : مارال و aida.movahednia 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری