این ارسال پرطرفدار است. اردیبهشت مهمان ارسال شده در 19 خرداد، 1392 این ارسال پرطرفدار است. گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، 1392 سلام بر دوستان خوب انجمن، همون طور که در قسمت مشاعره پیشنهاد داده بودم ، بخش های کوتاه از شعر هایی که دوست داریم و به نظرمون قشنگ هستند را برای هم بنویسیم اینجوری متن های قشنگ بیشتری از هم یاد میگیریم سلامت و خوشبخت باشید واکنش ها : خدمتی، minho، zohre و 11 نفر دیگر 14 لینک به دیدگاه
این ارسال پرطرفدار است. اردیبهشت مهمان ارسال شده در 19 خرداد، 1392 این ارسال پرطرفدار است. گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، 1392 باید امشب بروم بوی هجرت می آید باید امشب چمدانی را که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند یک نفر باز صدا زد سهراب کفش هایم کو... سهرای سپهری- صدای پای آب واکنش ها : aida.movahednia، samira0190، zomorod و 9 نفر دیگر 12 لینک به دیدگاه
samane98 ارسال شده در 19 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، 1392 (ویرایش شده) یادت باشد که دنیا با تو آغاز می شود روز با تو و خورشید با تو گرما می گیرد نسیم با بوی خوش تو جاری می شود و بهار برای تو خود را می آراید یادت باشد که شب بی نگاه زلال تو دلش می گیرد و پرندگان به خاطر تو عاشقانه می خوانند وقتی نگاه می کنی چشمی هست که تو را می نگرد باور کن نگاه زیبایت و زیبایی نگاه را باور کن و دنیا را با نگاهت زیبا تر کن. ویرایش شده 19 خرداد، 1392 توسط samane98 واکنش ها : Heidari، salwa، whisper sky و 5 نفر دیگر 8 لینک به دیدگاه
این ارسال پرطرفدار است. Heidari ارسال شده در 19 خرداد، 1392 این ارسال پرطرفدار است. گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، 1392 (ویرایش شده) چه با صفاست رفتن در زیر باران با سرودی دل انگیز زیر باران دوست دارم تنها باشم با دلی پاک سرشار از محبت و دوست داشتن ویرایش شده 19 خرداد، 1392 توسط صبا واکنش ها : Ehsan، hirad، sorena_64 و 8 نفر دیگر 11 لینک به دیدگاه
این ارسال پرطرفدار است. samane98 ارسال شده در 19 خرداد، 1392 این ارسال پرطرفدار است. گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، 1392 من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو هر کسی میخواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی میکوبم و به یادش با قلم سبز بهار مینویسم ای دوست خانه دوستی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست؟ تقدیم به شما دوستان گلم واکنش ها : vasta، sorena_64، aida.movahednia و 8 نفر دیگر 11 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 19 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، 1392 ساختم بتی دیشب زتو با مرر رویای تو جان دادمت با یک جهان نازک خیالی های تو لبخند شیرینی هم ای جان بر زیر لبهایت نهادم اول دلم را هدیه کردم وآنگه ز پای تو فتادم واکنش ها : salwa، خدمتی، mohamad654 و 3 نفر دیگر 6 لینک به دیدگاه
Tunnel ارسال شده در 19 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، 1392 من اینجا، بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم، بد آهنگ است بیا، رهتوشه برداریم قدم در راه ِ بی برگشت بگذاریم ببینیم آسمان ِ «هر کجا» ، آیا همین رنگ است؟ "مهدی اخوان ثالث" واکنش ها : mohamad654، Ehsan، خدمتی و 6 نفر دیگر 9 لینک به دیدگاه
این ارسال پرطرفدار است. vasta ارسال شده در 20 خرداد، 1392 این ارسال پرطرفدار است. گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 من به تو خندیدم چون که می دانستم تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی پدرم از پی تو تند دوید و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه پدر پیر من است من به تو خندیدم تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک دل من گفت: برو چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ... من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام حیرت و بغض تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق در این پندارم که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت...؟ واکنش ها : Ehsan، samane98، salwa و 8 نفر دیگر 11 لینک به دیدگاه
Tunnel ارسال شده در 20 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست ناگهان دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید هی صدا در کوه، هی "من عاشقت هستم" شکست بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند دل به هر آیینه ،هر آیینه ایی بستم شکست عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست واکنش ها : Toktam_N، sorena_64، خدمتی و 5 نفر دیگر 8 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 20 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 این شعر از کی بود؟ واکنش ها : hirad، samira0190 و amirjavanbakht 3 لینک به دیدگاه
Tunnel ارسال شده در 20 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 این شعر از کی بود؟ یکی از دوستانم برام ارسال کرده بود. متأسفانه نام شاعر درج نشده بود لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 20 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 کجا رود دل که دلبرش نیست کجا پرد مرغ که پر ندارد امان از این عشق ، امان از این عشق که غیر خون جگر ندارد همه سیاهی ، همه تباهی مگر شب ما سحر ندارد مرا نگاری اسیر خود کرد که بر اسیران نظر ندارد به خاک راهش فتادم اما به خاک راهی گذر ندارد. واکنش ها : mohamad654، samira0190، خدمتی و 3 نفر دیگر 6 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 20 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 خوشتر از دوران عشق ایام نیست بامداد عاشقان را شام نیست تا نسوزد بر نیاید بوی عود پخته داند ، کین سخن با خام نیست . . . آه ای خدا ، دست دعا بر کرده ام سوی بیکران ها تا بشکند نجوای من مگر قفل آسمان ها واکنش ها : hirad، mohamad654، خدمتی و 3 نفر دیگر 6 لینک به دیدگاه
samane98 ارسال شده در 20 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 آنگاه که غرور کسی را له می کنی آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خُرد شدن غرورش را نشنوی آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خود دعا کنی؟ سهراب سپهری واکنش ها : koorooshkabir، Tunnel، mohamad654 و 3 نفر دیگر 6 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 20 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 خرداد، 1392 زندگی کلا خیلی سخت شده........اینا هم داره کلیشه میشه ما ک اینهمه برا دوستا بودیم الان تنهاییم @};- واکنش ها : hirad، mohamad654، مارال و 6 نفر دیگر 9 لینک به دیدگاه
این ارسال پرطرفدار است. mariya ارسال شده در 21 خرداد، 1392 این ارسال پرطرفدار است. گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، 1392 غریبه بود اشنا شد … عادت شد … عشق شد … هستی شد … روزگار شد … خسته شد… بی وفا شد … دور شد… بی گانه شد … فراموش نشد... واکنش ها : sorena_64، Tunnel، hirad و 7 نفر دیگر 10 لینک به دیدگاه
samane98 ارسال شده در 29 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 29 خرداد، 1392 (ویرایش شده) نگاهت هر قدر هم که دور باشد آرامم میکند و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه.... می آیی و این دلواپسی های عاشقانه را با نوازشی می زدایی از دلِ بی قرارِ روزهایم... آینه ی غبار گرفته ی دلمردگی هایم را "هـــــــــا" میکنی تا دوباره خود را در شبِ چشمانت تماشا کنم.. در راهی و چقـــــــــــــــــدر رسیدنت را دوست دارم چقدر نزدیکی و دستانم در ازدحامِ سرمای تنهایی تنها برای "تــــــو" هنوز گرم است.... ویرایش شده 29 خرداد، 1392 توسط samane98 واکنش ها : hirad، mohamad654 و Unknown 3 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 29 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 29 خرداد، 1392 موش در انبار ما حفره زدست وزفنش انبار ما ویران شدست گرنه موشی دزد در انبار ماست گندم اعمال 40 ساله کجاست اول ایجان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم کوش کن واکنش ها : samane98، amirjavanbakht، هامان و 5 نفر دیگر 8 لینک به دیدگاه
vasta ارسال شده در 31 خرداد، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 31 خرداد، 1392 یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد... نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد... راهی نروم که بیراه باشد... خطی ننویسم که آزار دهد کسی را. یادم باشد که روز و روزگار خوش است... همه چیز رو به راه است و خوب. تنها...تنها... دل ما نیست... واکنش ها : samane98، amirjavanbakht، hirad و 3 نفر دیگر 6 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 1 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، 1392 قاصدک هان چه خبر آورده ای از کجا از که خبر آورده ای انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه زدیار و دیاری باری برو انجا که تو را منتظرند برو انجا که بود چشمی و گوشی با کس قاصدک در دل من همه کورند و کرند دست بردار از این در وطن خویش غریب ... مشیری واکنش ها : mohamad654، Unknown، samane98 و 4 نفر دیگر 7 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 1 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، 1392 ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو.............ای جان بی آرام رو کان یار خلوت خواه شد واکنش ها : مارال، whisper sky، hirad و 3 نفر دیگر 6 لینک به دیدگاه
مارال ارسال شده در 1 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، 1392 دلللل من دیر زمانیستتتتتت که میپندارددد دوستی نیز گلیستتتت @};- عین نیلوفر و نازز ساقه ی ترد و ظریفی دارددددد........ واکنش ها : hirad، samane98، whisper sky و 1 نفر دیگر 4 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 1 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، 1392 موش در انبار ما حفره زدست وزفنش انبار ما ویران شدست گرنه موشی دزد در انبار ماست گندم اعمال 40 ساله کجاست اول ایجان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم کوش کن مفهموم بیت دوم چیه؟ واکنش ها : samira0190 و مارال 2 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 1 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، 1392 (ویرایش شده) مفهوم این شعر رو دکتر انوشه برای نشون دادن اینکه دوستی های قبل ازدواج هستن!میگفت برای اینکه ب ی درستی و پاکی قبل ازدواج برسیم باید از قید همه این دوستی ها رها بشیم!منظور بیت دوم اینه اگ رخنه ای ک توسط موشی داخل انبار اندوخته های ما نیست پس این اعمال 40 ساله ک اندوختیم کجاست!منظور پاکی روح هست ک با اینا دیگ از دست میره و ....... اگ خوب فک کنید مشخصه معنیش.....در واقع ی ادمی پر اشتباه مثل من نمیتونه شعر مولوی رو معنا کنه!البته اینو میگفت ک شم ا باید رابطتون به سمت خدا باشه خدا خودش راه رو براتون عیان میکنه!پس .... :(]] ویرایش شده 1 تیر، 1392 توسط aManofDetail واکنش ها : whisper sky، Toktam_N و مارال 3 لینک به دیدگاه
اردیبهشت مهمان ارسال شده در 1 تیر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 تیر، 1392 مفهوم این شعر رو دکتر انوشه برای نشون دادن اینکه دوستی های قبل ازدواج هستن!میگفت برای اینکه ب ی درستی و پاکی قبل ازدواج برسیم باید از قید همه این دوستی ها رها بشیم!منظور بیت دوم اینه اگ رخنه ای ک توسط موشی داخل انبار اندوخته های ما نیست پس این اعمال 40 ساله ک اندوختیم کجاست!منظور پاکی روح هست ک با اینا دیگ از دست میره و ....... اگ خوب فک کنید مشخصه معنیش.....در واقع ی ادمی پر اشتباه مثل من نمیتونه شعر مولوی رو معنا کنه!البته اینو میگفت ک شم ا باید رابطتون به سمت خدا باشه خدا خودش راه رو براتون عیان میکنه!پس .... :(]] معنی ظاهرش و فهمیده بودم اما معلوم بود که کنایه از چیزی هست . با توضیحاتی که دادید ، یه کمی واضح تر شد، خب انوشه جان کاملا درست فرمودن واکنش ها : samira0190 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری