برخی از دیالوگ های دشوار فیلم های آمریکایی


baran01

ارسال های توصیه شده

ترجمه ی بعضي از دايلوگهاي موجود در فيلمهاي زبان آمريكائي

1- He makes you laughf your head off.

از خنده روده برت مي كند

لغات:

laugh your head off: informal to laugh very loudly : با صداي بلند خنديدن

 

2- The bastards have us cornered.

نامردها (پدر سوخته ها) ما رو توي منگنه گذاشتند.

3- I don’t mean to sound ungreatful, but …

منظورم اين نيست كه از زحمات شما قدرداني نكنم ولي ....

توضيحات:

يعني منظورم از بيان اين مسئله عدم قدرشناسي من از زحمات شما نيست ولي ...

به يك مثال ديگر در اين رابطه توجه فرمائيد:

I don’t mean it like it sounds.

اينطور كه فكر مي كني (به نظر مي آيد ) نيست . منظوري ندارم

3- What has drawn you to this?

چه چيزي شما را درگير اين جريان كرده؟

4- I am terribly sorry, but that has nothing to do whit me.

خيلي متاسفم ولي من هيچ دخالتي نداشتم.

به مثالي ديگر در اين رابطه دقت كنيد:

What happened to your brother has nothing to do whit me.

اتفاقي كه براي برادرتان افتاد به من هيچ ارتباطي ندارد (من دخالت نداشتم).

5- Don’t brown nose.

چاپلوسي نكن (تملق نكن).

لغات:

Brown-nose: verb informal to try to make someone in authority like you by being very nice to them - used in order to show disapproval تملق كردن

توضيحات:

مترادف غير رسمي تر آن عبارت جمله ذيل مي باشد:

Don’t be an apple polisher.

6- I’ll be damned.

باورم نميشه.

توضيحات:

اين عبارت معمولا در زمان ديدن چيزي بكار مي رود كه براي شما بسيار تعجب آور و ناباورانه مي باشد.

7- What gotten into you?

چي شده؟

توضيحات:

اين عبارت به عنوان اعتراض از مرتكب شدن يك عمل غير منطقي كه از فرد انتظار نميرفته است بكار برده مي شود به چند مثال ديگر توجه كنيد:

What is eating you?

از چي ناراحتي؟

Whit is in you?

چته؟ ناراحتيت (دردت) چيه؟

8- You are hopeless. I wash my hands of you.

تو آمدم نااميدي هستي (نميشه روت حساب كرد) من كه ديگه با تو كاري ندارم.

 

9- Do you want it refill?

ميل داريد دوباره برايتان (پرش) كنم

10- The position has been filled.

ببخشيد يك نفر استخدام شد. (ديگه جاي خالي براي شما نداريم )

11- I have my job on the line. (my job is on the line).

شغلم در خطر است .

توضيحات:

در هنگام بحث درباره موضوعي خاص با بيان عبارت فوق اين مسئله را تاكيد ميكنيد كه ممكن است در اين ارتباط شغلتان را از دست بدهيد.

 

12- Let me get this off my chest.

بزار حرم دلم را (عقده دلمو) برايت باز كنم.

13- I want you to turn in the man who did it to the police.

.از شما مي خواهم اون مردي كه اين كار را انجام داده به پليس معرفي كنيد

لغات:

turn somebody in : to tell the police who or where a criminal is به پليس معرفي كردن

توضيحات:

به دو مثال ديگر توجه كنيد:

Jhon’s wife finally turned him in.

زن جان بالاخره اونو به پليس معرفي كرد.

I don’t want to turn your ass in , Don’t concern.

ناراحت نباش تصميم ندارم تن لشتو به پليس معرفي كنم.

14- I have been trying to get him all day.

از صبح تا حالا دام دنبالش مي گردم.

15- Don’t play that whit me.

با من يكي فيلم بازي نكن (سر منو گول نزن)

توضيحات:

به چند مترادف ديگر توجه كنيد:

Don’t give me that song and dance.

Don’t make a fool of me.

16- I want to press charges.

من مي خوام شكايت كنم.

توضيحات:

معمولا اين عبارت در مراكز قانوني (اداره پليس يا دادگستري) جهت اعلان شكايت از شخص يا سازماني مطرح مي شود.

17- your behavior is quite out of line. That’s the end. Shape up , or ship out.

رفتارت ديگر قابل تحمل نيست (از حد خودت خارج شدي) ديگه تمام شد يا خودت را درست كن يا از اينجا برو بيرون.

18- Behave yourself; I have a reputation to protect.

مواظب رفتارت باش. من اينجا آبرو دارم.

لغات:

Reputation: the opinion that people have about someone or something because of what has happened in the past آبرو اعتبار

 

19- Stop picking on me.

اينقدر سر به سرم نذار.

لغات:

pick on somebody/something: to behave in an unfair way to someone, for example by blaming them or criticizing them unfairly سر به سر گذاشتن طعنه زدن انتقاد بيجا كردن

 

20- I think he made one jump to much.

فكر ميكنم خيلي بلند پروازي كرد.

لینک به دیدگاه

1- he woke up on the wrong side of the bed today

1- او امروز سر حال نیست.

 

2- I don’t want to be a burdon to you.

2- نمي خواهم باعث زحمت شما بشوم (سربار شما بشوم).

 

3- She has shouldered a heavy load because of her expensive family problems.

3- او بخاطر مشکلات سنگین خانوادگی زحمات زیادی را متحمل شده است. (بار زیادی را بر دوش کشیده است).

4- I don’t have anything to do in return.

4- من نمی توانم محبت شما را جبران کنم (در ازاء محبتتان کاری برایتان انجام دهم).

5- Why do you make such a big deal out of this?

5- چرا مسئله را اینقدر بزرگش می کنی؟

6- We are dealing with a random killer.

6- ما با قاتلی طرفیم که بدون نقشه ای مشخص دست به جنایت می زند.

7- O. K You have got a deal.

7- باشه موافقم , قبول دارم.

8- I have got the deal of life-time for you.

8- بهترین معامله (فرصت ) زندگیتو می خواهم بهت پیشنهاد کنم.

9- I am flattered

9- این لطف شماست (شرمنده می فرمائید).

توضيح:

وقتی فردی از شما تعریف می کند و نکات مثبتی را به شما نسبت می دهد می توانید از این جمله استفاده کناید و از او تشکر کنید حال به دو مثال دیگر که جنبه منفی دارند توجه کنید:

He is not easily flattered.

او کسی نیست که به با تعریف و تمجید (چاپلوسی) باهاش کنار اومد

Don’t flatter me.

تعريف الكی (چاپلوسی) از من نکن.

10- they take it for granted.

آنها خیلی متوقع شدند (از کار انجام شده قدر دانی نمی کنند).

لغات:

take somebody/something for granted: to expect that someone or something will always be there when you need them and never think how important or useful they are : متوقع شدن عدم توجه و یا قدردانی از کسی یا چیزی

11- That was unlike you.

11- آن ( مسئله مورد نظر) از شما بعيد بود (آن عملتان دور از انتظار بود)

12- I know what you are going through.

۱۲- شما را درك مي كنم ( اصطلاحا: مي دانم چه مي كشيد.

 

13- He was found guilty of the charge.

13- او گناهكار شناخته شد.

توضيح:

كلمة “charge ” به معني جرم به كار رفته بدين مفهوم كه او نسبت به جرمي كه متهم شده بود گناهكار شناخته شد.

14- We’ve talked a lot about it. Lest’s just drop it.

14- خيلي در اين رابطه حرف زديم بيا ديگه بس كنيم.

 

15- I was set up.

15- به من كلك زدند.

لغات:

set somebody up: informal to trick someone in order to achieve what you want, especially to make it appear that they have done something wrong or illegal كلك زدن گول زدن

16- He isn’t guilty; He was framed.

16- اون گناهكار نيست براش پاپوش دوخته شده است.

17- A: He made a complaint.

B: Who gives a shit?

17- A: او شكايت كرده

B: كي اهميت ميده؟

توضيح :

بجاي جمله غير رسمي و غير ادبي عبارت B ميتوان از عبارت مؤدبانه تر “Who cares” استفاده كرد.

18- I am sure deep down your father loves you so much.

18- من يكجورائي مطمئنم كه پدرت تو را خيلي دوست دارد.

لغات:

deep down: if you know or feel something deep down, you secretly know or feel it even though you do not admit it يك جورائي از قضيه با خبر بودن

19- You don’t have guts to hear the truyh.

19- شهامت شنيدن حقيقت را نداري ( جيگرش را نداري)

20- Cut the crap.

20- دست از اين حرفهاي الكي بر دار.(اين شر و ور ها را تموم كن).

21- You scared the shit out of me.

21- از ترس مردم.

22- It must cost a fortune.

22- خيلي بايد گران قيمت باشد. (خيلي بايد ارزش داشته باشد).

23- It’s no use trying to talk to him, his mind is made up.

23- صحبت كردن با او ديگه فايده اي نداره اون تصميمش را گرفته.

24- No, I didn’t like it one bit.

24- اصلا خوشم نيامد (يك ذره هم دوست نداشتم).

25- I am working on it, I’ll get it done.

25- دارم روش كار مي كنم. دارم تمومش مي كنم.

26- This is way over my head.

26- اين ديگه از عقل من خارج است (عقلم ديگه قد نميده).

27- Are you nuts.

27- خل شدي.

28- I should remind you that you are under oath.

28- بايد به شما يادآوري كنم كه شما قسم خورده ايد.

29- You better hush.

تو بهتره ساكت باشي.

توضيح:

معمولا از طرف والدين به بچه ها با حالت اخطار گفته مي شود.

30- There was an argument and one of them blew the other away.

30- يك جر و بحثي بود و يكي از اونها او يكي را كشت (با اسلحه گرم).

 

31- You want to put me down in front of my friend.

31- می خواهی من را در جلوس دوستانم خراب کنی (کنف کنی).

32- We are working on the basis of "First come, First served".

۳۲- ما در اینجا بر اساس نوبت کار میکنیم( هر کس زودتر بیاید زودتر به کارش رسیدگی می شود).

33- You are overreacting.

۳۳- شما بی جهت دارید عکس العمل شدید نشان می دهید. ( بی جهت خود را ناراحت می کنید).

34- You picked on the wrong guy.

۳۴- دست روی بد کسی گذاشتی. (دست روی آدم بدی گذاشتی).

35- I am fixing to go.

۳۵- دارم آماده میشم که برم.

36- Don't bite my head off.

۳۶- کلمو نکن (نکش ما رو منظوری نداشتم).

توضیح:

این عبارت معمولا به حالت مزاح بین دوستان مطرح می شود که با این لحن او را دعوت به آرامش می کنید.

37- Put 2 and 2 together, and you can figure it out.

37- حساب دو دو تا چهار تا است دیگه خودت می تونی ازش سر در بیاری.

38- Hear me out first.

38- اول گوش کن ببین چی میگم.

39- Let's be paragmatic; 5 million means nothing on a grand scheme.

۳۹- بیا واقع بین باشیم پنج میلیون در رابطه با چنین مسئله بزرگی ارزشی نداره.

40- There is no need to get personal.

۴۰- وجهی نداره به خودت بگیری. (ناراحت بشی).

41- Don't worry we'll work it out somehow.

۴۱- نگران نباش. یک جوری حلش می کنیم.

42- His name is Jack. He's a pain in the neck.

۴۲- اسمش جکه (واقعا) مایه درد سره

43- Sorry, I didn't quite catch that.

۴۳- ببخشید دقیقا متوجه نشدم چی گفتید.

44- I'm sorry but, I have some work to catch up on.

۴۴- ببخشید باید برم به کارم برسم( کار عقب افتاده دارم باید برم انجام بدم).

لغات:

catch up on some thing: to do what needs to be done because you have not been able to do it until now به کارهای عقب افتاده رسیدن

45- A: May I make a suggestion?

B: by all means.

۴۵- A: میتونم یک پیشنهادی کنم؟

B: خواهش می کنم (حتما بفرمائید).

46- I'll tell you as soon as I catch my breath.

۴۶- اجازه بده نفسی تازه کنم الان بهت میگم.( به محظ اینکه نفسم سر جایش بیاد بهت میگم).

47- (He, she, it) caught my eye.

اون چشمم را گرفت. (ازش خوشم اومد).

48- I know what you are up to.

۴۸- میدونم چه کار میخواهی بکنی.

49- If you need me, I'll be chained to my desk.

۴۹- اگر کاری با من داشتی من همین جا پشت میزم هستم. (چسبیدم به میزم).

50- Excuse the mess.

۵۰- ببخشید که اینجا بهم ریخته است.

لینک به دیدگاه

ممنون دوست عزیزم...ولی اگه کوتاهتر باشه یعنی مثل همون پست اول هر دفعه تا20 جمله باشه خیلی خوبه...

اینطوری میشه بهشون بیشتر فکر کرد.

@};-:)]]

گلی جان سلام

این کل دیالوگ هایی بود که داشتم تا سری بعدیش معلوم نیست کی حاضر بشه یا یکی از دوستان بخاد همکاری کنه فعلا همین دو تا رو داشتم

انشالله دفعات بعدی چشم :)]]

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

She was really regarded as one of the most able students of my English class.

او واقعا یكی از بهترین دانش آموزان كلاس زبان من به حساب می‌آمد.

 

 

2- What attributes should a good manager possess?

یك مدیر خوب باید چه صفاتی داشته باشد؟

 

 

3- His departure / death was abrupt and completely unexpected.

مرگ او ناگهانی و غیر منتظره بود.

 

 

4- I appreciate what you are doing for me.

از كارهایی که برای من انجام میدی ممنون.

 

 

5- Ive no word to express my seep gratitude.

جدا نمی‌دونم چطور از شما تشکر کنم (نمی‌دانم با چه زبانی از شما تشکر کنم).

 

 

6- I don’t have anything to give in return.

نمی‌دونم محبت شما را چگونه جبران کنم.

 

 

7- Don't feel restrained.

معذب نباشید.(راحت باشید).

 

 

8- Every thing clicked back to me at once.

یکدفعه همه چیز یادم آمد.

 

 

9- Who ever said that?.

اصلا کی اینو گفته؟

 

 

10- He is a man of influence.

او مرد صاحب نفوذی است.

 

 

11- I am not in a good mood today.

امروز زیاد حال و حوصله ندارم.

 

 

12- Thanks for your compliment.

از تعریفت خیلی ممنون.

 

 

13- When I told them I was a doctor their whole attitude changed.

وقتی به آنها گفتم كه من دكتر هستم طرز برخورد همه عوض شد.

 

 

14- Whats all the fuss about?

این همه سر و صدا برای چیه؟

 

 

15- My mind got distracted for a second.

یک لحظه حواسم پرت شد.

 

 

16- It doesn’t suit you very much.

زیاد بهت نمی‌آید.

 

 

17- what amass!

اه چه گندی!

 

 

18- Luck wasn't on their side.

بخت باهاشون یار نبود.

 

 

19- No buts and ifs.

دیگه اما و اگر نداره.

 

 

20- Do it on private.

به طور محرمانه آن را انجام بده.

 

 

21- Bon appetit.

نوش جان!

 

 

22- Well have some fun with him.

یه خرده باهاش حال كنیم.

 

 

23- Keep it to yourself.

پیش خودت بمونه.

 

 

24- Sorry for interruption / interrupting you.

ببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم.

 

 

25- That's awfully very kind of you.

این واقعا لطف شما را می‌رساند.

 

 

26- I couldn't make sense of what you said.

نتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم.

 

 

27- I didn't want to offend you.

منظور بدی نداشتم (نمی‌خواستم ناراحتت کنم).

 

 

28- Am I making myself understood or not?

می‌توانم منظورم را به شما برسانم یا نه؟

 

 

29- I will be back before you know it.

I will be back in a flash

I will be back in a split second

I will be back right away

تا چشم بهم بزنی بر می‌گردم.

 

 

30- Fall back.

عقب نشینی كنید.

 

 

31- I was stuck in the traffic.

تو ترافیک گیر افتاده بودم.

 

 

32- I'm so full.

حسابی سیرم.

 

 

33- I beg you, I need him.

خواهش می‌كنم؛ من بهش احتیاج دارم.

 

 

34- Could you let me off?

ممکن است من را پیاده کنید؟

 

 

35- Have you ever noticed?

تا حالا دقت كردی؟

 

 

36- Let of my hand.

دستمو ول كن.

 

 

37- Don't let the news get out.

اجازه نده خبر به جا‌یی درز پیدا کند.

 

 

38- He took a week leave.

او یک هفته مرخصی گرفت.

 

 

39- She has a heart feeling toward him.

از او دل پری دارد.

 

 

40- It occurred to me suddenly.

ناگهان به ذهنم خطور کرد.

 

 

41- Please notify us of any change of address.

لطفا تغییر آدرستان را به ما اطلاع دهید.

 

 

42- I will just see you to the door.

تا دم در شما را بدرقه می‌کنم.

 

 

43- Try your best.

نهایت سعیت را بکن.

 

 

44- He lied about his age.

او در مورد سنش به ما دروغ گفت.

 

 

45- Thank you very much. You were a big help.

خیلی متشكرم كمك زیادی کردی.

 

 

46- You mean a world to me.

تو برای من یک دنیا ارزش داری.

 

 

47- Make yourself at home.

اینجا رو منزل خودتون بدونید.

 

 

48- Nice of you to come.

لطف کردید تشریف آوردید.

 

 

49- That's so hard to deal without you.

بدون شما سر کردن خیلی مشکل است.

 

 

50- I feel honored to have you as a friend.

از اینکه با شما دوست هستم افتخار می‌کنم.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 1 ماه بعد...

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری
  • کاربران آنلاین در این صفحه   0 کاربر

    • هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.