این ارسال پرطرفدار است. tmb_91 ارسال شده در 15 شهریور، 1392 این ارسال پرطرفدار است. گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، 1392 دقت كردين اگه اسمتون ميرزا پشمك الدين گل كلميان هم باشه،موقع ايميل ساختن ميگه قبلا يكي با اين اسم ايميل ساخته!!!! ************************************** اومدم خونه...مامانم نمازش تموم شده بود داشت دعا ميكرد تا منو ديد گفت:خدايا اينو مي گما!!!نمي دونم چي داشت راجع من به خدا ميگفت!!! **************************************** سر كلاس بوديم كه استاد يه خط كش گرفت سمت من و گفت: ته اين خط كش يه آدم ابله است...منم گفتم:استاد منظورت كدوم تهشه؟؟؟؟!! نمي دونم چي شد از كلاس اخراجم كرد!!! ************************************** ﺩﺧﺪﺭﻩ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘه : R R R نوشتم ﯾﻨﯽ ﭼﯽ ﮔﻔﺖ " ﺳﺘﺎﺭﻩ " ﺩﯾﮕﻪ..!.....سه تا ره.....! خلاقیت مردمو ببین کی گفته ایرانیا خلاق نیسستن؟؟ ******************************** تو خیابون لم داده بودیم به یه ماشین مازراتی یک میلیارد و 200 میلیونی یه پسره اومد بهم گفت ماشین خودته یا بابات؟ نیم نگاهی بهش کردم و گفتم دوست داشتی تو هم یکیشو داشتی؟ سوئیچشو درآورد سوارش شد و رفت. درجا افسردگی گرفتم الانم تحت درمانم! ******************************** حرف دل دانشجو در خصوص نمره و شهریه: الهی! باخاطری خسته، دل به کرم تو بسته, دست از اساتید شسته و در انتظار نمرات نشسته ام. پاس شوند کریمی, … پاس نشوند حکیمی، نیفتم شاکرم، بیفتم صابرم. الهی شهریه ها بالاست که میدانی ،وجیبم خالیست که میبینی. نه پای گریز از امتحان دارم ونه زبان ستیز با استاد، الهی دانشجویی راچه شاید و از او چه باید؟ دستم بگیر یاارحم الراحمین . . . ! ******************************** کشف بزرگ: اقا من یه کشف بزرگی کردم : حرف R همون حرف P هست فقط خسته بوده پاهاشو باز کرده ! حرف Z همون حرف N هست فقط خوابیده ! حرف @ هم همون a هست فقط مقنعه سرش کرده ! وااااااااااااای چقدر باهوشم ******************************** ( ﺳﻮﺍﻻﺕ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﻏﻀﻨﻔﺮ ) ﺭﯾﺎﺿﯽ: ۱. ﺳﯿﻨﻮﺱ ۱۶۵ ﺩﺭﺟﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟ ﺍﻟﻒ) ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺏ ) ﺗﺎﻧﮋﺍﻥ ﺝ ) ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩ ) ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ۲ .ﯾﮏ ﺑﺸﮑﻪ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﻟﯿﺘﺮﯼ ﺁﺏ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺯﺁﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟ ﺍﻟﻒ ) ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺏ ) ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﺑﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺝ )ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺩ ) ﺑﻪ ﮔﺰﯾﻨﻪ ﺍﻟﻒ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺷﻮﺩ ۳. ﻣﻌﺎﺩﻻﺕ ﭼﻨﺪ ﻣﺠﻬﻮﻟﯽ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﻞ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ؟ ﺍﻟﻒ) ﺑﺎ ﻣﺪﺍﺩ ﺏ ) ﻋﮑﺲ ﻣﺠﻬﻮﻝ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ ﺝ ) ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺣﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺩ ) ﭘﻠﯿﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ۴. ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻮﻉ ﺍﺗﺤﺎﺩﯼ ﺍﺳﺖ؟ (a+ x 2+(a+b ) ﺍﻟﻒ) ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺟﻤﺎﻫﯿﺮ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺏ ) ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺳﻮﻡ ﺷﺨﺺ ﻣﻔﺮﺩ ﺝ ) ﻭﺍﻻ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ …ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻮﻉ ﺍﺗﺤﺎﺩﯾﻪ ﺩ ) ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺩﻭ ﻣﺠﻬﻮﻟﯽ ******************************** برادر زادم نه سالشه دیشب اومده نشسته کنارم در گوشم میگه عمو میشه عکس دوس دخترتو نشونم بدی؟!! منم دیدم ضایع میشه بگم ندارم همین جوری یه عکس از تو گوشیم بهش نشون دادم گفتم اینه عمو ولی به کسی نگیا!! یهو برگشت گفت عمو این که جسیکا آلباس آخه این که نمیاد با تو دوس بشه با این ریخت و قیافه ات !!! هیچی دیگه منم دیدم موندن جایز نیست یواشکی به بهونه خستگی رفتم تو اتاق دیگم بیرون نیومدم :( واکنش ها : منصوره، #خط شکن#، fatemeh66 و 9 نفر دیگر 12 لینک به دیدگاه
samane98 ارسال شده در 15 شهریور، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، 1392 ﺩﺧتره ﺍﺳﻤﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘه : R R R... ,واقعا عجب خلاقیتی داشته 8-} واکنش ها : tmb_91، koorooshkabir، Unknown و 1 نفر دیگر 4 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 20 شهریور، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، 1392 ﯾﻪ ﺑﺎﺭﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺨﺶ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩﻩ ( ﺯﻥ )ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺑﯿﺎ پای ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻘﺶ پسری ﺭﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﮐﻨﻪ , ﭼﯽ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﻬﺶ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻢ ﻣﺜﻼ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻡ!!! ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ , ﺿﺎﯾﺲ ! ﺍﺳﺘﺎﺩ: ﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺵ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﺑﯿﺎﻧﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ. ﺣﺎﻻ ﮐﻞ ﮐﻼﺱ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﻨﺘﻈﺮﻥ ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﮕﻢ ﺑﺘﺮﮐﻦ , ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻠﺐ زﻝ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻼﻡ،ﻣﻦ ﯾﻪ ﺟﻮﺟﻮﯼ ﮐﻮﺷﻮﻟﻮﺍﻡ،ﻫﻮﺍ ﺷﺮﺩﻩ،ﺑﻒ ﻣﯿﺎﺩ،ﻣﯿﺰﺍﻟﯽ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻤﻮﻧﻢ؟؟") ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻼﺱ ﺗﺮﮐﯿﺪﺍ , ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺻﺤﻨﺮﻭ 50, ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻃﺮﻑ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ , ﺍﺳﺘﺎﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺑﺎﺟﻨﺒﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ بشو ﻧﯿﺴﺘﯽ!! مورد داشتيم ياروو تو پينت بال گلوله هاش تموم شده بقيه رو با قنداق اسلحه زده یه هم کلاسی داشتم اﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺳﺎﻡ ﺑﻮﺩ... ، نه خدایی ﺳﺎﻡ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎییه .. ، نه خدایی ﺳﺎﻡ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎست ﺁﺧﻪ؟ ﺍﺻﻐﺮ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎست! اصغررررررررر!!! ))))))))) بفففففففففففففففهم رفتم نوشابه بگیرم گفت 2100 تومن! 2000 دادم, صدش هم یه چسب زخم انداختم رو میزش فرار کردم اومدم خونه دیدم ای بابا تخم مرغ هم نداریم کلید اسرار ﻤﻤم ﻣﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢﻡ ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢﻣ�� � مممممممممممممممممم ممممممممممممممممممم ﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻣﻤمج� �د خراط ها!! اگه مُـــروا اسم دختره پس «مرواریـــد» یه جمله ی خبریه!! مامانم به فارسى كتابى sms زده: سلام آیا میتوانی نان بخری؟؟ منم براش زدم: آری مادر اکنون خود را به سرعت به شاطر خواهم رساند و از او طلب نان میکنم ^___^ مادرم چند عدد نان از شاطر طلب کنم؟ ^___^ بعد مامانم زنگ زد گفت : ( فحش)!! منو مسخره میکنی .اگه جرعت داری بیا خونه... آیا به نظر شما من امشب به خوانه خواهم رفت؟ ^__^ آیا خونه خوبه مامانم امیده !! )) ))))))))). _ ... میگفت:یکی از فانتزیام اینه که : به دوس دخترم 3 صبح زنگ بزنم بگم بیا دم در کارت دارم ! بعدش اونم بیاد با یه تاپ و شلوارک و یه مانتوی ژولیده و چشای نیمه باز تو ماشینم ! بگم عشقم تو بخواب فقط میخوام نگات کنم ! بعد گازشو بگیرم برم شمال 7 صبح لب ساحل باشم ! تو یه ساحل آروم وایسم و دوتا درارو باز کنم و خودم بشینم چارزانو رو کاپوت و نگاش کنم، اونم با نسیم ساحل بیدار شه و از خوشحالی جیییییییییغ بکشه و در اثر ایست قلبی جونشو بده به شما و من اونجا با گیتارم این آهنگو بخونم : دریاااااا ، هشتمین عشق مرا بردیییییی ! ))))))))))))) واکنش ها : i am، hirad، #خط شکن# و 3 نفر دیگر 6 لینک به دیدگاه
hirad ارسال شده در 20 شهریور، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، 1392 واکنش ها : tmb_91 و Unknown 2 لینک به دیدگاه
gohartaban ارسال شده در 20 شهریور، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، 1392 خیلی باحال بودن مرسی کلی حال کردم واکنش ها : tmb_91 1 لینک به دیدگاه
Unknown ارسال شده در 20 شهریور، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، 1392 من فقط عاشق اینم… حرف قلبتو بدونم … الکی بگم جدا شیم … تو بزنی با دمپایی ابری خیس تو دهنم… و سرمو بکوبی به آینه،شیشه هاش خورد شه تو صورتم و بگی زر نزن کصافط دوست دارم و نمیتونم…! . . . انقدر بدم میاد موقع درس خوندن یکی بیدارم میکنه . . . یادش بخیر یه زمانی مامور آبخوری بودن اُبهتی داشت واسه خودش ! هِــی روزگار … ! . . . اگه به جاى کباب برگ هوس نیمرو مى کردم الان تو یخچال به جاى تخم مرغ کباب برگ داشتیم! . . . واقعا که ، معلومه کجایی ؟ ازصبح تا حالا دارم زنگ میزنم تا تکلیف اون حرفی که پشت سرم زدی رو روشن کنم ، اصلا ازت انتظار نداشتم ، مگه من چه بدی بهت کرده بودم ؟؟؟ (سازمان دلهره و اضطراب چند ثانیه ای) . . . من از دور شبیه براد پیت هستم … البته خیلی دور ، تو مایه های ۴-۵ کیلومتر ! . . . ماسک دونه ای ۷۰۰ تومن چهارتا لیمو شیرین ۶۰۰۰ تومن ۹تا شلغم ۴۰۰۰ تومن آقا سرما خوردیم ، سرطان که نگرفتیم !!! . . . جدیدا تو اسمسا سلام رو فقط یه “س” مینویسن ! تا چند سال دیگه اسمس خالی میفرستن خودمون باید بفهمین منظورشون چیه … . . . دوستم داش یکی رو میزد،گفتم به خاطره من نزن گفت خفه بابا،میام چنان میزنم تو رو هم که صدا بز بدی !! از نفوذ و مورد علاقه بودنم در بین دوستام واقعا خوشحال شدم . . . به بابام میگم دلم گرفته میگه چاه باز کن تو کابینته ینی محبت تو خانواده ی ما موج میزنه ! . روز انتقام نزدیکه . . . یه روز میاد که یخچال میاد در اتاقمونو هی باز میکنه ، هی میبنده . . . بعلههه . . . پشه اومده خونمون مامانم میگه: بذار خونتو بخوره سنگین شه بکشیمش شب نیاد داداشتو بخوره ! من مامان بابای واقعیمو میخووووواااااام . . . سیگار واسه سلامتی ضرر داره وگرنه واسه خودمون که خطری نداره !!! . . . تو بچگیام یه بار بابا و مامانم دعوا کردن منم رفتم یه عالمه حشره کش زدم به خودم که بمیرم … وصیت نامه هم نوشتم تازه ، توش حلالشون کردم که عذاب وجدان بگیرن ! . . . آیا از خشکی پوست خود رنج میبرید ؟ خجالت نمیکشید ؟ والا مردم سرطان دارن میسازن باهاش ! اینم شد درد آخه ؟ واکنش ها : fatemeh66، minho، tmb_91 و 2 نفر دیگر 5 لینک به دیدگاه
fatemeh66 ارسال شده در 21 شهریور، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، 1392 خیلی با حال بود @};- واکنش ها : Unknown و tmb_91 2 لینک به دیدگاه
shirvan ارسال شده در 1 آذر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، 1392 ممنون از همه لینک به دیدگاه
minho ارسال شده در 1 آذر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، 1392 کلی حال کردم بعد درسای سخت.... مر30 واکنش ها : #خط شکن# و Unknown 2 لینک به دیدگاه
کیوان ارسال شده در 4 آذر، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، 1392 حرف دل دانشجو در خصوص نمره و شهریه: لینک به دیدگاه
hiro ارسال شده در 29 اسفند، 1393 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، 1393 تلویزیون داره میگه :جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ...یهو بابام برگشته میگه :مسیرشون مشخصه دیگه ...اینترنت ..آشپزخونه...اینترنت...دستشویی...اینترنت...تخت خواب لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری