ته مرام رفاقتی2 .... !!!

[sarfraz3]

تو یه کلاسی یه پسره بوده حرفــــــــــــــــه ای تقلب میکرده
بعد جالبیش اینجا بوده ک با این که همه میدونستن ولی هیچ کدوم از اساتید نمیتونستن ازش تقلب بگیرن
یه روز کل بچه ها درس نخونده بودن
میرن به پسره میگن میشه یه کاری بکنی امروز استاد حواسش به تو باشه ما تقلب کنیم؟؟؟؟؟؟
پسره میگه باشه
بعد میره دفتر اساتید به معلمه میگه:من امروز میخوام تقلب کنم...
تونستین تقلبو ازم بگیرن منو بندازین
معلمم میگه:اکی
خلاصه امتحان شروع میشه
معلمم زوم میکنه رو پسره
پسره ام سرش پایین همش داشته مینوشته
بچه ها ام با خیال راحت تقلب میکردن
امتحان تموم میشه
استاده میگه:تقلب نکردی ن؟؟؟
پسره میگه:اتفاقن حرفه ای ترین تقلبمو امروز انجام دادم
میره کاشی جلو پاشو نشون مرده میده میگه نگاش کن
میبینه پسره ک همش سرش پایین بوده داشته نوشته های روی کاشیو می خونده
به این میگن فداکاری در راه دوستان
یاد بگیرید
خودشو چقد زحمت داده تا اون همه چیو رو کاشی بنویسه
(( یاد بگیرن بعضی هااااااا ... ))

[Younes]

:)) :))

[koorooshkabir]

میگم نکنه سرگذشت خودته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه نمیخوره بهت 

بیشتر بهت میاد بگیری

[sarfraz3]

میگم نکنه سرگذشت خودته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه نمیخوره بهت 

بیشتر بهت میاد بگیری

چیشد ؟!!! الگو زیر سوال بردی الان ؟؟؟؟

[mahdiano]

[samira0190]

   

[Toktam_N]

کاش من یکم ازین شانسا می داشتم

چون همیشه بچه زرنگ کلاس بودم وقتی زمان امتحان تعیین میشد 

بچه ها یکی یکی بهم می گفتن خانم ... امتحان فلان روزه ها خوب بخونین 

و وای به روزی که من نمی خوندم پدر همه در میومد   

[گلی]

:)) :))