مگر رئیس جمهورم که بادیگارد بخواهم؟

[hadi90]

آریا جسور هاسه گاوا:مگر رئیس جمهورم که بادیگارد بخواهم؟

نوشته شده توسط:خبرلایو ۱۱:۰۹ درفوتبال ایران نظر بدهید

 

خبرلایو- آریا جسور هاسه گاوا؛ این نام به تازگی برای بسیاری از فوتبالدوستان ایرانی اهمیت پیدا کرده است. هافبک وسط تیم سرزواوزاکای ژاپن که کارلوس کی روش در ادامه جستوجویش برای تیم ملی به نام او رسیده است؛ بازیکنی که پدرش سالها قبل به ژاپن رفته است و آریا حاصل ازدواج او با همسری ژاپنی است. زندگی طولانی درژاپن سبب شده تا آریا غیر از «سلام» و «دمت گرم» فارسی بلد نباشد. او در این گفتوگو که نخستین گفتوگویش با یک رسانه فارسی زبان است، برای ما از فوتبال و علایق فوتبالیاش میگوید؛ گفتوگویی که با هماهنگی باشگاه ژاپنی و ترجمه احمد رحمانی عزیز انجام شد. با او از تیم جدیدش شروع کردیم؛ از جایی که همبازی شده با «دیه گو فورلان» سرشناس اروگوئهای

بازی در کنار دیه گو فورلان، یکی از بهترین بازیکنان جهان چه حسی دارد؟

بازی در کنار دیه گو فورلان حس خوبی دارد. هم تیمی بودن با یکی از بهترین بازیکنان دنیا، هیجان انگیز است. او آقای گل جام جهانی قبلی بوده و به نظرم یک بازیکن کاملا حرفهای است. اینکه میتوانم با بازی در کنار او رفتار حرفهای را الگوبرداری کنم، یک شانس بزرگ است. بازیکن خونگرمی است که خیلی دوست دارم رفتارش را الگوی رفتاریام کنم.

لیگ ژاپن غیر از تو یک ایرانی دیگر هم دارد. افشین قطبی که سرمربی تیم ملی ایران هم بوده؛ او را میشناسی؟

بسیار خوشحالم از اینکه با تیم آقای قطبی بازی دارم. او مربی بزرگی است. قطبی را میشناسم. امیدوارم بتوانم چند کلمهای با آقای قطبی صحبت کنم و بتوانم تمام احساس ایرانی بودنم را نشان بدهم.

چقدر فارسی بلدی؟

لغتهای بسیار ساده مانند «سلام»، «صبح بخیر» را در صورتی که تند تلفظ نشوند، میتوانم پاسخ بدهم. راستش انگلیسی هم بلد نیستم. فقط میتوانم ژاپنی حرف بزنم.

چرا یاد نگرفتی؟

راستش بچه که بودم، گاهی با پدرم فارسی حرف میزدیم. آن موقع بیشتر بلد بودم اما هرچه گذشت چون همه اطرافیانم ژاپنی حرف میزدند، من هم فقط ژاپنی یادم ماند. مادرم هم فارسی بلد نیست و ما زیاد به ایران نیامدیم، برای همین هم یاد نگرفتم.

تو در لیست بازیکنان مورد نظر کارلوس کی روش هستی. چه حسی از این اتفاق داری؟

بسیار خوشحالم از اینکه توسط کی روش بزرگ به تیم ملی ایران دعوت شدهام. امسال سال جام جهانی است. خیلی دوست دارم که این جام را تجربه کنم. البته هنوز این شانس را دارم که در تیم ژاپن هم بازی کنم. شاید این موقعیت برای کمتر کسی پیش بیاید و حس بسیار خوبی است که امکان انتخاب هر دو تیم را دارم و همین موضوع کار مرا در تصمیم گیری مشکل میکند.

از طرف تیم ژاپن هم پیشنهادی برای بازی داری؟

خیر، هنوز هیچ پیشنهادی به من نشده، دو سال پیش برای تیم ملی ژاپن انتخاب شدم و در تمرینشان هم شرکت کردم، اما در تیم ملی بزرگسالانشان بازی نکردم. البته من پیشنهاد هیجان انگیزی برای بازی در تیم ملی ایران که کشور پدریام است، دارم اما میدانید که برای این کار یک مشکل سر راهم است.

مشکل گذر نامه و تابعیت؟

دقیقا. در ژاپن قانونی وجود دارد که هر شهروند تنها میتواند یک ملیت داشته باشد و اگر بخواهم به ایران سفر کنم تا عضو تیم ملی باشم، باید گذرنامه ایرانی بگیرم و خود به خود تابعیت ژاپنیام لغو میشود. باید پاسپورت ژاپنیام را پس بدهم. من همه زندگیام در ژاپن بوده و الان هم در لیگ این کشور به عنوان بازیکن ژاپنی بازی میکنم. این تصمیم بزرگی است که باید بگیرم. هنوز در انتخاب این موضوع به جمع بندی نرسیدم.

اینجا شایعه خنده داری دربارهات پخش شده بود؛ مثلا اینکه گفته ای میترسم و بادیگارد میخواهم؟

کی؟ من؟ (در حالی که میخندد) نه بابا من کی چنین درخواستی داشتم. اصلا نمیدانم این حرفها از کجا آمدهاند. اصلا مگر من کی هستم که بادیگارد بخواهم؟ مگر رئیس جمهور یا سیاستمدار هستم که بادیگارد بخواهم؟ نمیدانم این شایعهها از کجا آمده اند. پدرم همین حالا ایران است و خانواده پدری من ایران هستند. او خیلی وقتها برایم از زیباییها و خوبیهای ایران میگوید.

راستی چیزی از فرهنگ ایرانی میدانی؟

درباره ایران و مراسم ایرانی، جشنها و آیینها پدرم صحبتهای زیادی برایم کرده. گاهی عید نوروز به من عیدی میداد. اینها را یادم هست! البته همیشه دوست داشتم که به ایران بروم، اما هیچ وقت این فرصت برایم پیش نیامده است.

دوست داری به ایران سفرکنی؟

آره چرا که نه. گفتم که پدرم الان ایران است. دنبال یک فرصت میگردم که به ایران بیایم.

دقت کردی چقدر شبیه کاکا هستی؟

جالب است در ژاپن هم خیلیها میگویند که به کاکا شباهت دارم. او بازیکن بزرگی است. کاش بازی کردنم هم شبیه او باشد.

دقیقا در پست او هم بازی میکنی، هافبک وسط که فعلا فوتبال ایران کم دارد.

من در این حد نیستم تا بتوانم به سوالات فنی پاسخ دهم. نظر خاصی ندارم چون بازیهای لیگ ایران را دنبال نمیکنم ولی میدانم که ایران بازیکنان خیلی خوبی دارد.

بازیکنان زیادی برای بازی در تیم ملی ایران دعوت شدهاند و به محبوبیت زیادی هم رسیدهاند. فکر میکنی بتوانی در ایران به این محبوبیت برسی؟

ببین من هم ژاپنی هستم و هم ایرانی. هر دو کشور را هم دوست دارم، چون یکی کشور پدریام است و دیگری کشور مادری. در کل برایم فرقی ندارد که در کدام تیم بازی کنم. افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی هر کدامشان را پیدا کنم، تمام سعیام را میکنم تا به بهترین شکل بازی کنم.

الان میتوانیم ایرانی صدایت کنیم؟

من دو رگه هستم و از اینکه با نام ایرانی صدایم کنند نه تنها ناراحت نمیشوم که خوشحال هم میشوم البته همین حس را هم نسبت به ژاپن دارم.

از بازیکنان ایرانی کدام را میشناسی؟

مهدوی کیا، عزیزی، دایی وکریمی را میشناسم؛ فوتبالیستهای بزرگی بودند. فکر میکنم همه آسیا آنها را میشناسند.

بازیهای تیم ملی ایران را دنبال میکنی؟

بازیهای تیم ایران با ژاپن و ایران و کره را دیدهام. پیش از این چون فکر نمیکردم روزی شانس دعوت شدن به ایران را داشته باشم، خیلی مداوم بازیهای تیم ملی را پیگیری نمیکردم.

نظرت درباره بازیهای تیم ملی چیست؟

من خودم را در جایگاهی نمیبینم که بتوانم تیم ملی ایران را نقد کنم و نظر شخصی خود را بدهم. من فقط یک بازیکن هستم. تیم ایران یک تیم خوب است با یک مربی بزرگ.

دمت گرم

برایش یک راز است

روی دستش نوشته دمت گرم؛ این دمت گرم اما برای خودش داستانی دارد. دمت گرم مهمترین واژه ای است که او را به ایران پیوند می دهد. بیژن جسور، پدر آریا در این باره می گوید:« راستش این دمت گرم برایش نوعی کلیدواژه اعتماد به نفس است. از بچگی هر کار خوبی که انجام می داد، برای تشویقش می گفتم دمت گرم. یک روز به من گفت می خواهد دمت گرم را روی دستش خالکوبی کند. کلی هم برای این دمت گرم روی دستش کار کرده ایم. من فونتش را از میان همه خط هایی که بود انتخاب کردم و روی دستش نوشتم. بعد رفتیم پیش یک استاد ماهر برایش خالکوبی کرد. الان قبل از هر بازی چند بار روی دستش می کوبد و بعد حمله می کند به سمت دروازه حریف. این دمت گرم به او انرژی می دهد. البته هر بار خبرنگارها از او می پرسند:«این کلمه یعنی چی؟» می گوید: «رازی است بین من و بابام.»

آریای کوچک کنار مجیدی کوچک

خانواده جسور این قدر ورزشی هستند که کافی بود تیمی از ایران به ژاپن برود تا آنها خیلی سریع کنارشان باشند. به همین دلیل آریا بازیکنان ایرانی را خوب می شناسد. پدرش می گوید:« سال ها قبل تیم ملی ایران با جلال طالبی به یوکوهاما آمد و ژاپن را با گل علی دایی شکست داد. ما شب بازی رفتیم هتل. آریا کوچولو بود و حسابی از اینکه با ستاره های تیم ملی ایران عکس می گرفت، حال می کرد. او با دایی ، مهدوی کیا ، بزیک و فرهاد مجیدی عکس یادگاری دارد. البته عکسش با علی دایی به خاطر تفاوت قدشان ناقص افتاده. علی دایی داشته موز می خورده و عکس طوری افتاده که سر دایی کامل نیفتاده! آن وقت ها نکونام جوان ترین بازیکن تیم ملی بود و توی اردو تنها و گوشه گیر بود!»