sarina99 ارسال شده در 2 آبان، 1393 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، 1393 روزی عشق، صبر و گذشت گرد هم آمده بودند. هر کدام شروع کردند از محسنات خود سخن گفتن و هر یکی سعی میکرد خود را مهمتر از دیگری جلوه دهد. نزاع بین آنها در گرفت. عشق میگفت: «بدون من صبر و گذشت معنایی ندارد. من هستم که به تمام هستی هویت میبخشم.» صبر پاسخ داد: «اگر نیروی من نبود، هیچ انسانی توان تحمل این همه مصائب و مشکلات مختلف را در زندگی نداشت.» گذشت به سخن آمد: «ولی این من هستم که باعث شدهام انسانها با تمام اختلافهایشان با یکدیگر کنار بیایند و گر نه هر کس از دیگری فرار میکرد.» چون راه به جایی نبردند، قضاوت را به محضر پروردگار حکیم بردند. خداوند فرمود: «حال که این گونه بین شما اختلاف افتاده است، من با هر سه شما یک نیروی عظیم و واحدی خواهم ساخت و بر هر قلبی که محبت من در آن جای داشته باشد فرو میفرستم تا توسط شما سه موهبت، به اوج قله انسانیت و بندگی نائل گردد.» واکنش ها : esbestan، saeidehamedan و Unknown 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری