فرشتگان چگونه می‌میرند؟


ارسال های توصیه شده

77f5bc8e329ca4e57b0c9f6179e44569_M.jpg

 

همه موجودات در سير و حرکت خود به نقطه‌اي خواهند رسيد که در آن نقطه خاتمه يافته و در آن ساکن گشته و استقرار مي‌يابند. از نظر قرآن کريم، مرگ هر چيزي هنگامي است که «اجل» آن شئ فرا برسد و همة موجودات ـ چه انسان و چه غير انسان داراي چنين اجلي هستند. چنان‌که قرآن مي‌فرمايد: «و در صور دميده مي‌شود و تمام کساني که در آسمان‌ها و زمين هستند، مي‌ميرند؛ مگر کساني که خدا بخواهد».1 اين آيه ابتدا مي‌فرمايد: «تمام آنها که در زمين و آسمان هستند، مي‌ميرند که شامل تمام ملائکه نيز مي‌شود.»

همة موجودات در سير و حرکت خود به نقطه‌اي خواهند رسيد که در آن نقطه خاتمه يافته و در آن ساکن گشته و استقرار مي‌يابند. از نظر قرآن کريم، مرگ هر چيزي هنگامي است که «اجل» آن شئ فرا برسد و همة موجودات ـ چه انسان و چه غير انسان داراي چنين اجلي هستند.

چنان‌که قرآن مي‌فرمايد: «و در صور دميده مي‌شود و تمام کساني که در آسمان‌ها و زمين هستند، مي‌ميرند؛ مگر کساني که خدا بخواهد».1 اين آيه ابتدا مي‌فرمايد: «تمام آنها که در زمين و آسمان هستند، مي‌ميرند که شامل تمام ملائکه نيز مي‌شود.»

سپس برخي از انان را استثنا مي‌كند:

اين نقطة استقرار و ثبات بنا بر گفتة قرآن، نزد خداوند است. «أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسمًّي عِندَهُ»2 و آنچه نزد خداوند است، باقي مي‌باشد. (و وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ)3 از اين رو، وقتي موجودات به پيشگاه خداوند رسيدند و در نزد او حاضر گشتند، داراي حياتي ابدي و جاويدان مي‌گردند. همة موجودات ـ چه انسان و چه غير انسان ـ صيرورت و شدنِ آنان به سوي خداوند است و عاقبت به سوي او برگشته و در پيشگاه او حاضر و محشور مي‌گردند. اين بازگشت همگاني به سوي خداوند، همان «مرگ» است. پس مي‌توان چنين نتيجه گرفت که همة موجودات از جمله فرشتگان، اين چنين «مردني» خواهند داشت.در قرآن کريم از منشأ چنين رخدادي به «نفخ صور»4 تعبير شده است و دميدني که در صور انجام مي‌گيرد هم منشأ ميراندن و هم منشأ زنده گردانيدن و برانگيختن و حشر و برپايي قيامت است. نيز از اين حادثه به «صيحه»،5 «زجره»6 (صيحه)، «صاخه»7 (صيحة شديد) و «فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ»8 (دميدن در چيزي که صدا از آن خارج مي‌شود) تعبير گشته است.

وقتي زمان نفخة اوّل مي‌شود، اسرافيل در صور مي‌دمد و تمام موجودات داراي روح مي‌ميرند؛ مگر اسرافيل که بعد از آن به امر خدا اسرافيل نيز مي‌ميرد.13 از بعضي آيات، از جمله آية «کُلُّ شَيْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ»14 که به طور کلّي مي‌فرمايد، هر چيزي هلاک مي‌شود و مي‌ميرد؛ مگر وجه خداوند تعالي، به خوبي استفاده مي‌شود که اين گروه باقيمانده نيز سرانجام مي‌ميرند.

پس، از اين آيه فهميده مي‌شود که عدّه‌اي از موجودات در نفخة اوّل نمي‌ميرند. در اينکه اينها چه کساني هستند؟ در ميان مفسّران اختلاف است.

گروهي معتقدند که آنها جمعي از فرشتگان بزرگ خدا، همچون جبرئيل، ميکائيل، اسرافيل و عزرائيلند. در روايتي است که وقتي رسول الله(ص) اين آيه را تلاوت کردند، مردم پرسيدند چه کساني استثنا شده‌اند؟ حضرت فرمود: «جبرئيل، ميکائيل، اسرافيل و ملک الموت و وقتي خلايق قبض روح شدند، آنها نيز به فرمان خدا به ترتيب مي‌ميرند.»10 روايت ديگري حاملان عرش خدا را نيز بر اين ملائک افزوده‌اند.11

از بعضي آيات، از جمله آية «کُلُّ شَيْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ»14 که به طور کلّي مي‌فرمايد هر چيزي هلاک مي‌شود و مي‌ميرد؛ مگر وجه خداوند تعالي، به خوبي استفاده مي‌شود که اين گروه باقيمانده نيز سرانجام مي‌ميرند، به گونه‌اي که در سرتاسر عالم هستي موجودي زنده نخواهد بود، جز خداوند متعال. بنابراين، فرشتگان داراي عمر بسيار طولاني هستند؛ امّا آنان نيز روزي خواهند مرد.

 

جزئيّات مرگ فرشتگان به زبان امام سجّاد(ع)

در مورد نفخ صور و مردن همة عالميان از امام سجّاد(ع) پرسش شده بود که ايشان ضمن يک حديث طولاني مراحل دميده شدن در صور را توضيح مي‌دهند و در مورد مرگ فرشتگان هم جزئيّاتي بيان مي‌دارند، به اين مضمون:«تمام اهل زمين مي‌ميرند؛ به طوري که يک تن در روي زمين باقي نمي‌ماند و اهل آسمان مي‌ميرند؛ حتّي يک نفر از آنها باقي نمي‌ماند؛ مگر ملک‌الموت و حَمَلة عرش، جبرائيل و ميکائيل.»

سپس حضرت فرمود:

«در اين حال ملک الموت مي‌آيد تا در نزد پروردگار عزّوجلّ حضور پيدا نموده، مي‌ايستد و به او گفته مي‌شود؛ در حالي که خدا داناتر است، که باقي مانده است؟»

ملک الموت مي‌گويد: «اي پروردگار من! هيچ کس باقي نمانده است؛ مگر ملک الموت و حملة عرش و جبرئيل و ميکائيل.»

به او گفته مي‌شود که: «به جبرئيل و ميکائيل هم بگو بميرند.»

فرشتگان در اين حال مي‌گويند: «اي پروردگار! اينان دو رسول تو و دو امين تو هستند.»

خداوند مي‌فرمايد: «من حکم مُردن را بر هر که داراي نفس باشد که زنده و داراي روح است نوشته‌ام.»

ملک الموت پس از انجام مأموريّت خود مي‌آيد تا در نزد پروردگار خود حضور يافته و مي‌ايستد.

به او گفته مي‌شود ـ در حالي که خدا داناتر است ـ: که باقي مانده است؟

ملک الموت مي‌گويد: اي پروردگار من! باقي نمانده است؛ مگر ملک الموت و حمله عرش.

خداوند مي‌فرمايد: «بگو حملة عرش نيز بميرند.»

در اين حال ملک الموت با حالت اندوه و غصّه مي‌آيد و در حالي که سر خود را پايين انداخته و چشمان خود را بر نمي‌گرداند، در نزد خدا حضور مي‌يابد.

به او گفته مي‌شود: «که باقي مانده است؟»

مي‌گويد: اي پروردگار من! غير از ملک الموت کسي باقي نمانده است!

به او گفته مي‌شود: بمير اي ملک الموت! پس مي‌ميرد.

در اين حال خداوند زمين را به دست قدرت خود مي‌گيرد و آسمان‌ها را به دست قدرت خود مي‌گيرد و مي‌گويد:

«أَينَ الَّذِينَ کانُوا يدْعُونَ مَعِي شَرِيکا؟ أَينَ الَّذِينَ کانُوا يجْعَلُونَ مَعِي إلَهًا ءَاخَرَ؟؛15

کجا هستند آن کساني که با من در کارهاي من شريک مي‌پنداشتند؟ کجا هستند آن کساني که با من خداي ديگري قرار مي‌دادند؟»

 

67. سورة عبس، آيات 33 و 34

8. سورة مدثّر، آيات8 ـ 10.

9. سورة زمر، آية 68، «...و نفخ في الصور فصعق من في السموات و من في الارض الا من شاءالله».

10. بحارالانوار، ج 79، ص 184.

11. همان، ج 6، ص 329 .

12. همان.

13. همان، ص 324.

14. سورة قصص، 88.

15. «کافي» طبع حروفي، ج 3، کتاب جنائز، ص 256 و 257؛ و طبع سنگي ج 1، صص 70 و 71.

لینک به دیدگاه

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری
  • کاربران آنلاین در این صفحه   0 کاربر

    • هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.