Injaneb ارسال شده در 27 اسفند، 1391 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، 1391 بعد از مدت ها دیدمش!! دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغییر کردن...خودمو کنترل کردم وفقط لبخندی زدم....تو دلم گریه کردمو دم گوشش گفتم: بی معرفت! دستای من تغییر نکرده...دستات به دستای اون عادت کرده.. واکنش ها : reza، salwa، moongairl و 5 نفر دیگر 8 لینک به دیدگاه
hayner15 ارسال شده در 27 اسفند، 1391 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، 1391 به دنبال ویلچری هستم برای روزگار ! ظاهرا پایی برای راه آمدن با ما ندارد ...! واکنش ها : Heidari، salwa و mariya 3 لینک به دیدگاه
sorena_64 ارسال شده در 27 اسفند، 1391 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، 1391 /:) لینک به دیدگاه
moongairl ارسال شده در 28 اسفند، 1391 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، 1391 واکنش ها : Injaneb 1 لینک به دیدگاه
salwa ارسال شده در 28 اسفند، 1391 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، 1391 دستای من تغییر نکرده...دستات به دستای اون عادت کرده.. واکنش ها : Injaneb 1 لینک به دیدگاه
bita22 ارسال شده در 9 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، 1392 واکنش ها : Injaneb 1 لینک به دیدگاه
ttiti ارسال شده در 10 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، 1392 @};- @};- واکنش ها : Injaneb 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری