جملات زیبا...


mrg7160

ارسال های توصیه شده

ای آنکه از تبار پاکانی،

به وطنت ایران افتخار میکنی ، و این درست است ...

اما آیا آنگونه خواهی بود و خواهی زیست که کشورت نیز به وجودت افتخار کند ...

تاکنون در این راه چه کرده ای ؟

ای آنکه از تبار پاکانی ...

@};-@};- @};-

بسیاری از مردان بزرگ عظمت خود را مدیون " مشکلات بزرگی " هستند که در زندگی با آن روبرو بوده اند .

 

@};- @};- @};-

گناهی بالاتر از این نیست که از گناه پنهان دیگران پرده برداریم .

@};- @};- @};-

سالی یک بار می آیم و می روم. آن هم روز عید ...

... یعنی آنها این طوری میخواهند وگرنه به خودم باشد هر سیصد و شصت و پنج روز سال را پیششان میمانم!

فکر میکنند با من روبوسی کنند و مرا بنشانند سر سفره هفت سین، خیلی به من احترام گذاشته اند؛ در حالی که اصلاً به حرفهایم را عمل نمی کنند و هر کاری دلشان بخواهد میکنند.

وقال الرسول یارب ان قومی اتخذوا هذا القرءان مهجورا» (فرقان/۳۰)

@};-@};- @};-

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

نه در آن بالاها

مهربان، خوب، قشنگ

چهره اش نورانیست

گاهگاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخنِ ساده من

او مرا می فهمد

او مرا می خواند، او مرا می خواهد

@};-@};- @};-

بی خودی پرسه زدیم

صبحمان شب بشود ...

بی خودی حرص زدیم

سهم مان کم نشود ...

ما خدا را با خود سر دعوا بردیم

و قسم ها خوردیم

ما به هم بد کردیم

ما به هم بد گفتیم

ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم

و چقدر حظ بردیم

که زرنگی کردیم

روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم

از شما می پرسم

ما که را گول زدیم؟؟؟؟؟

@};-@};- @};-

کسی برای کار نجّاری به منزل مرحوم حضرت آیت الله اراکی رفته بود و در حین کار، از ایشان نصیحتی خواسته بود.

آقای اراکی گفته بودند: تو که بر اساس حرفه خود برای خانه های مردم در می سازی، یک در نیز برای دل خودت بساز که هر کس و ناکسی وارد آن نشود.

@};- @};- @};-

هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز

تو از کرم به من آغوش خویش کردی باز

به لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم

که می‌کشی تو ز عبدِ فراریِ خود ناز

 

جسور کس چو من و مهربان کسی چو تو نیست

که با همه بدی‌ام باز با تو گفتم راز

چه حکمتی است که در لحظه شروع گناه

تو می‌کنی کرم و عفو خویش را آغاز

هنوز باز نگشته، تو می‌گشایی در

هنوز توبه نکرده، مرا دهی آواز

اگر سؤال کنی من کی‌ام، تو کی؟ گویم

منم ذلیل گنه، تو عزیز بنده‌نواز

تو دست لطف گشودی و آشتی کردی

من از چه دست نکردم به جانب تو دراز

نخوانده‌ام به همه عمر، یک نماز درست

هم از خدا خجلم، هم ز خویش، هم ز نماز

 

@};- @};- @};-

 

باز آی ، باز آی هر آن که هستی باز آی

گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی

این درگه ما درگه نومیدی نیست...

صد بار اگر توبه شکستی باز آی.......

@};-@};- @};-

خداوندا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک

ولی جالب اینجاست که ....

تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی ؛

ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام . . .

@};-@};- @};-

زمـیـن در جنـب ایـن نـه طـاق مـیـنـــا

چو خشخاشی بود در قعر دریا!!!

 

تو خود بنگر از این خشخاش چندی؟!

سزد گر بر وجود خود بخنـدی؟!!!

لینک به دیدگاه

تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی ؛

ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام . . . @};-

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری
  • کاربران آنلاین در این صفحه   0 کاربر

    • هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.