گلی ارسال شده در 26 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، 1392 می خواست برگرده جبهه بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست… … وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد… خواستم بهش اعتراض کنم که گفت: این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند دیگه حرفی برا گفتن نداشتم خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد. @};- واکنش ها : entehaye.ofogh، joojoooo.2011، ترانه و 6 نفر دیگر 9 لینک به دیدگاه
Injaneb ارسال شده در 26 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، 1392 واکنش ها : eleheh 1 لینک به دیدگاه
ترانه ارسال شده در 26 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، 1392 @};- واکنش ها : eleheh 1 لینک به دیدگاه
joojoooo.2011 ارسال شده در 26 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، 1392 @};- =D> واکنش ها : eleheh 1 لینک به دیدگاه
eleheh ارسال شده در 26 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، 1392 @};- @};- @};- @};- لینک به دیدگاه
salwa ارسال شده در 29 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، 1392 تلنگری دیگر ممنون دوست عزیز لینک به دیدگاه
samane98 ارسال شده در 29 فروردین، 1392 گزارش اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، 1392 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری